راز سوگند‌های مکرر خداوند بر باد‌ها چیست؟

راز سوگند‌های مکرر خداوند بر باد‌ها چیست؟به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  در ابتدای سوره مرسلات سوگند‌هایی آمده است، به واقع هدف خداوند از بیان این سوگند‌ها چیست.
سوگند‌های سوره مرسلات

وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا ﴿۱﴾
فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفًا ﴿۲﴾
وَالنَّاشِرَاتِ نَشْرًا ﴿۳﴾
فَالْفَارِقَاتِ فَرْقًا ﴿۴﴾
فَالْمُلْقِیَاتِ ذِکْرًا ﴿۵﴾
عُذْرًا أَوْ نُذْرًا ﴿۶﴾
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ ﴿۷﴾

توضیح

سوگند به باد‌هایی که پشت سر هم می‌آید، قسم به تندباد‌هایی که با سرعت حرکت می‌کنند، و سوگند به باد‌هایی که ابر‌ها را می‌گسترانند، و آن‌ها که جدا می‌کنند، و سوگند به آن‌ها که آیات بیدارگر (الهی) را القا می‌نمایند، برای اتمام حجّت یا برای انذار، که آنچه به شما (درباره قیامت) وعده داده می‌شود، یقیناً واقع شدنی است.

نکته اوّل: شرح و تفسیر سوگند‌ها

خداوند متعال در این سوره نیز به پنج چیز بسیار مهم قسم خورده است. موضوع سوگند‌ها در این سوره، همانند سوره طور، پیچیدگی و ابهام دارد، و این پیچیدگی همان گونه که قبلا نیز گفته شد، برای بکار انداختن اندیشه و تفکّر مخاطبان قرآن است. زیرا ریشه سعادت انسان اندیشه و تفکّر است. فرد و جمعیّتی که اهل تفکّرند سعادتمند، و آن‌ها که از این نعمت بزرگ الهی استفاده نمی‌کنند بدبخت و بیچاره اند.

مفسّران قرآن کریم، برای قسم‌های مذکور تفسیر‌های مختلفی ارائه داده، که البتّه منافاتی با یکدیگر ندارند؛ و به عقیده ما هیچ مانعی ندارد که آیه‌ای از قرآن تفسیر‌های متفاوتی داشته باشد، و همه آن تفاسیر صحیح باشد، زیرا ممکن است آیه مورد نظر ظاهری داشته باشد و باطنی، و باطن آن هم باطنی، و باطنِ باطنِ آن هم باطنی، بلکه ممکن است تا هفتاد باطن داشته باشد! مخصوصاً که به عقیده ما استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد عقلا امکان پذیر و مجاز است. بهر حال به دو نمونه از تفسیر‌های مختلفی که برای سوگند‌های پنجگانه مطرح شده، اشاره می‌کنیم:

باد‌های باران آفرین

طبق این تفسیر، قسم‌های پنجگانه همگی مربوط

به باد‌های باران زا، و مراحل مختلف آن تا نزول باران و سپس پراکنده کردن ابرهاست. توجّه کنید:

(وَالْمُرْسَلاَتِ عُرْفاً) ; قسم به باد‌هایی که پی در پی و پشت سر هم فرستاده می‌شود.

«عرف» در لغت عرب به «یال اسب» گفته می‌شود؛ و از آنجا که یال اسب از مو‌های پشت سر هم تشکیل شده، و عرب به هر چیزی که پشت سر هم و پی در پی باشد عرف می‌گوید، لذا از یال اسب، به عرف تعبیر کرده است؛ و اینکه می‌گویند «عرف مردم» چنین است، بخاطر آن است که مردم یکی پس از دیگری، و پی در پی کاری را انجام داده اند، و بصورت یک عرف درآمده است؛ بنابراین «مرسلات عرفاً» باد‌های پی در پی و پشت سر هم است.

(فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفاً) ; عرب باد معمولی و عادی را «ریح»، و تندباد را «عاصف» می‌نامد. باد‌های معمولی عادی که پشت سر هم و پی در پی میوزد، به تدریج تبدیل به تندباد و عاصف شده، و ابر‌های پراکنده آسمان را در کنار هم می‌چیند.

(وَالنَّاشِرَاتِ نَشْراً) ; پس از آنکه باد‌ها تبدیل به تندباد شد، و تندباد ابر‌های پراکنده را گردهم جمع آورد، ابر‌ها را به مناطق محتاج آب حرکت می‌دهد، و ابر‌ها در آن مناطق به فرمان خدا باران نازل می‌کنند.

(فَالْفَارِقَاتِ فَرْقاً) ; پس از اینکه باران به اندازه کافی بارید، و زمین‌های مورد نظر سیراب شد، باد‌ها مرحله بعدی مأموریّت خویش را که پراکنده کردن ابر‌ها و جلوگیری از ادامه نزول باران است، انجام می‌دهند، چون اگر این کار انجام نشود، و پس از آنکه زمین‌ها سیراب

به باد‌های باران زا، و مراحل مختلف آن تا نزول باران و سپس پراکنده کردن ابرهاست. توجّه کنید:

(وَالْمُرْسَلاَتِ عُرْفاً) ; قسم به باد‌هایی که پی در پی و پشت سر هم فرستاده می‌شود.

«عرف» در لغت عرب به «یال اسب» گفته می‌شود؛ و از آنجا که یال اسب از مو‌های پشت سر هم تشکیل شده، و عرب به هر چیزی که پشت سر هم و پی در پی باشد عرف می‌گوید، لذا از یال اسب، به عرف تعبیر کرده است؛ و اینکه می‌گویند «عرف مردم» چنین است، بخاطر آن است که مردم یکی پس از دیگری، و پی در پی کاری را انجام داده اند، و بصورت یک عرف درآمده است؛ بنابراین «مرسلات عرفاً» باد‌های پی در پی و پشت سر هم است.

(فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفاً) ; عرب باد معمولی و عادی را «ریح»، و تندباد را «عاصف» می‌نامد. باد‌های معمولی عادی که پشت سر هم و پی در پی میوزد، به تدریج تبدیل به تندباد و عاصف شده، و ابر‌های پراکنده آسمان را در کنار هم می‌چیند.

(وَالنَّاشِرَاتِ نَشْراً) ; پس از آنکه باد‌ها تبدیل به تندباد شد، و تندباد ابر‌های پراکنده را گردهم جمع آورد، ابر‌ها را به مناطق محتاج آب حرکت می‌دهد، و ابر‌ها در آن مناطق به فرمان خدا باران نازل می‌کنند.

(فَالْفَارِقَاتِ فَرْقاً) ; پس از اینکه باران به اندازه کافی بارید، و زمین‌های مورد نظر سیراب شد، باد‌ها مرحله بعدی مأموریّت خویش را که پراکنده کردن ابر‌ها و جلوگیری از ادامه نزول باران است، انجام می‌دهند، چون اگر این کار انجام نشود، و پس از آنکه زمین‌ها سیراب

به باد‌های باران زا، و مراحل مختلف آن تا نزول باران و سپس پراکنده کردن ابرهاست. توجّه کنید:

(وَالْمُرْسَلاَتِ عُرْفاً) ; قسم به باد‌هایی که پی در پی و پشت سر هم فرستاده می‌شود.

«عرف» در لغت عرب به «یال اسب» گفته می‌شود؛ و از آنجا که یال اسب از مو‌های پشت سر هم تشکیل شده، و عرب به هر چیزی که پشت سر هم و پی در پی باشد عرف می‌گوید، لذا از یال اسب، به عرف تعبیر کرده است؛ و اینکه می‌گویند «عرف مردم» چنین است، بخاطر آن است که مردم یکی پس از دیگری، و پی در پی کاری را انجام داده اند، و بصورت یک عرف درآمده است؛ بنابراین «مرسلات عرفاً» باد‌های پی در پی و پشت سر هم است.

(فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفاً) ; عرب باد معمولی و عادی را «ریح»، و تندباد را «عاصف» می‌نامد. باد‌های معمولی عادی که پشت سر هم و پی در پی میوزد، به تدریج تبدیل به تندباد و عاصف شده، و ابر‌های پراکنده آسمان را در کنار هم می‌چیند.

(وَالنَّاشِرَاتِ نَشْراً) ; پس از آنکه باد‌ها تبدیل به تندباد شد، و تندباد ابر‌های پراکنده را گردهم جمع آورد، ابر‌ها را به مناطق محتاج آب حرکت می‌دهد، و ابر‌ها در آن مناطق به فرمان خدا باران نازل می‌کنند.

(فَالْفَارِقَاتِ فَرْقاً) ; پس از اینکه باران به اندازه کافی بارید، و زمین‌های مورد نظر سیراب شد، باد‌ها مرحله بعدی مأموریّت خویش را که پراکنده کردن ابر‌ها و جلوگیری از ادامه نزول باران است، انجام می‌دهند، چون اگر این کار انجام نشود، و پس از آنکه زمین‌ها سیراب و سرمای مناطق قطبی را به سمت مناطق استوایی آورده، و گرمای سوزان این مناطق را کاهش داده، و بدین شکل درجه هوای مناطق سردسیر و گرمسیر را تعدیل می‌کنند. به عبارت دیگر، کره زمین شاهد دو جریان باد بر سطح خویش می‌باشد، نخست باد‌های غیر منظّم، که از نظر زمانِ شروع و پایان یا مسیر وزیدن نظم خاصّی ندارد. دیگر باد‌های منظّم است؛ که به عنوان نمونه به دو مورد از آن اشاره می‌کنیم:

الف) باد‌هایی که از شمال و جنوب کره زمین به سمت مناطق استوایی میوزد.

ب) باد‌هایی که از مناطق استوایی به سمت قطب شمال و جنوب میوزد، که این دو سلسله باد‌های منظّم مأمور تعدیل هوای کره زمین هستند.

ضمناً هر گاه بر اثر تابش آفتاب به نقطه‌ای از هوا، هوای آن قسمت از هم باز شود، به هوای اطراف خود فشار می‌آورد و بدین وسیله باد تولید می‌شود.

۴. جابجایی هوا

از دیگر وظایف بادها، جابجایی هواست. هوای شهرها، مخصوصاً شهر‌های بزرگ، به علل مختلف آلوده است. اگر نسیمی نوزد، و این هوای آلوده را به خارج شهر منتقل نسازد، و هوای پاک و تمیزی جایگزین آن نسازد، مردم خفه می‌شوند.

نقل می‌کنند که بخاطر همین حادثه برخی از شهروندان یک شهر اروپایی جان باختند. بدین جهت هنگامی که در شهر‌های بزرگ نسیم کافی نمیوزد از پیرمردان، کودکان، بیماران، مخصوصاً کسانی که بیماری ریوی دارند، می‌خواهند که به مراکز شلوغ و پر رفت و آمد شهر رفت و آمد نکنند، یا از ماسک‌های مخصوص استفاده نمایند.

۵. تولید امواج در دریا‌ها

در مباحث گذشته که پیرامون جزر و

مدّ دریا‌ها بحث شد، گفتیم که اگر امواج

دریا‌ها نبود، و آب دریا‌ها راکد می‌شد، تمام موجودات دریا می‌مردند. هنگامی که باد و طوفان بر سطح دریا‌ها می‌زود امواج ایجاد می‌شود، واین امواج اکسیژن را با آب مخلوط نموده و حیات را به دریا باز می‌گرداند.

خلاصه اینکه باد‌ها منابع زندگی انسان‌ها را تأمین می‌کنند. آب، گیاهان، درختان، هوای مطبوع و دلخواه، زندگی دریاها، همه و همه مرهون حُسن انجام وظیفه بادهاست.

خوانندگان محترم! با توجّه به آنچه در بالا گذشت تصدیق می‌فرمایید که قسم‌های قرآن چقدر اهمیّت دارد؛ و از سوی دیگر تمام چیز‌هایی که در این عالم مشاهده می‌کنیم ساده و بی حکمت نیست، بلکه هر چه هست دقیق و حکیمانه است. عالم هستی بسان کتابی است که یک نقطه بی حساب در آن نیست. ساده آن‌ها هستند که آفرینش جهان را ساده پنداشته اند؛ بنابراین به هر پدیده‌ای از جهان هستی برخورد می‌کنیم باید پیرامون آن اندیشه و تفکّر کنیم، تا سطح معرفت ما بالا رود.

نکته دوم: تفسیر مقسم به

پس از مباحث نسبتاً مفصّلی که پیرامون قسم‌ها داشتیم، اکنون باید دید که این همه سوگندِ مهم برای بیان چه مطلب با اهمیّتی است؟

آیه ۷ سوره مرسلات (إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ) پاسخ این سؤال را می‌دهد. یعنی: بعث و نشور، ثواب و عقاب، حساب و جزا، همه حق است، و تردیدی در هیچ کدام نیست.

برخی نیز معتقدند که وعده مورد اشاره در آیه مذکور، اشاره به تمام وعده‌های الهی، اعم از وعده‌هایی که به نیکان و بدان در دنیا، یا در آخرت داده.

می‌شود. ولی آیات بعد، که نشانه‌های این روز موعود را بیان می‌کند، نشان می‌دهد که منظور فقط وعده قیامت است.

در ضمن گرچه در این آیه استدلالی بر مسأله معاد نشده، و تنها به ادّعا قناعت گردیده، ولی لطف مطلب اینجاست که در قسم‌های پیشین مطالبی آمده که خود از دلایل معاد است؛ از جمله زنده شدن زمین‌های مرده بوسیله نزول باران‌ها که خود نمونه‌ای از صحنه قیامت است؛ و دیگر نزول تکالیف الهی بر پیامبران و ارسال رسل که بدون وجود معاد نامفهوم است، که این خود نشان می‌دهد که وعده رستاخیز قطعی است.

نکته سوم: پیوند قسم‌ها با مقسم به

اشاره
در مباحث پیشین پیرامون سوگند‌های پنجگانه و مقسم به (حتمیّت عذاب الهی) سخن گفته شد. آخرین مطلبی که در این بحث باید به آن اشاره شود پیوند قسم‌ها با مقسم به است. قرآن مجید می‌خواهد به ما بفهماند که همان خدایی که ابر‌ها را بوسیله باد‌ها به زمین‌های خشک و مرده هدایت نموده، و با نزول باران آن زمین‌ها را پس از مرگ دوباره زنده می‌کند، روز قیامت نیز می‌تواند انسان‌های مرده را زنده کند. بنابراین، انسان‌هایی که منظره مرگ و حیات گیاهان را هر ساله نظاره گرند، و در پس هر زمستانی شاهد حیات و رستاخیز مجدّد زمین مرده توسّط باران‌های پربرکتند، چگونه همچنان بر مرکب شیطان سوارند، و از رستاخیز خود غافل؟!

خداوند متعال در آیه ۳۹ سوره فصّلت به این درس توحیدی اشاره کرده، و آن را از نشانه‌های عظمت خویش می‌شمارد. توجّه کنید:

«(وَمِنْ آیَاتِهِ أَنَّکَ تَرَی الاَْرْضَ خَاشِعَهً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِی

أَحْیَاهَا لَمُحْیِ الْمَوْتَی إِنَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ) ; و از آیات او این است که زمینی را خشک (و بی جان) می‌بینی، امّا هنگامی که آب (باران) بر آن می‌فرستیم به جنبش در می‌آید و نموّ می‌کند؛ همان کسی که آن را زنده کرد، مردگان را نیز زنده می‌کند؛ او بر هر چیز تواناست».

همان گونه که در آیه شریفه آمده، خداوند متعال یکی از دلایل ششگانه معاد را بازگشت حیات و زندگی به زمین مرده، و روییدن گیاهان و درختان در فصل بهار می‌داند.

نتیجه اینکه رابطه قسم‌ها با مقسم به آن است که همان گونه که خداوند بوسیله باد‌ها و باران‌ها زمین‌های مرده را زنده می‌کند، انسان‌های مرده را نیز زنده خواهد کرد و پاداش و کیفری که وعده داده، به آن‌ها خواهد داد.

منبع:شفقنا

انتهای پیام/

منبع : باشگاه خبرنگاران جوان | " جذاب ترین " نقشی در تولید محتوای این مطلب ندارد، مطلب منتشر شده با ذکر منبع می باشد.
۲۸ تیر ۹۸ ، ۰۵:۳۱
مدیر سایت

تفاوت‌های شیعه و مُحب اهل بیت (ع) که باید بدانید

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، صِرف داشتن محبت اهل بیت (علیهم‌السلام) براى شیعه بودن کافى نیست؛ زیرا بسیارند کسانى که ادعاى محبت اهل بیت دارند، اما شیعه واقعى نیستند. براى شیعه واقعى بودن باید دقیقاً با پیروى از ائمه‌اطهار (ع) آنان را در گفتار، رفتار، عبادت و... الگو و سرمشق خود قرار دهیم و متمسک به سیره عملى آنان باشیم. کلمه «شیعه» در قرآن هم آمده است. قرآن کریم پس از بیان داستان حضرت نوح (ع) مى‌فرماید: وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لاَبْراهِیمَ؛ ، و بى‌گمان ابراهیم (ع) از پیروان او]نوح (ع) است؛ یعنى حضرت ابراهیم درست همان راهى را مى‌پیمود که حضرت نوح (ع) پیموده بود.

تفاوت‌های شیعه و مُحب اهل بیت (ع)


بیشتربخوانید: امام جعفر صادق (ع) و الگوی روابط مسلمانان


‌بنابراین محبت اهل بیت (ع) غیر از شیعه واقعى بودن است و باید این دو مقوله را از یکدیگر تفکیک کرد. براى روشن‌تر شدن موضوع، روایتى را در این زمینه نقل مى‌کنیم:

پس از اینکه مسئله ولایتعهدى امام رضا (ع) مطرح گردید و آن حضرت به مَروْ تشریف‌فرما شدند، مردم دسته دسته براى عرض تبریک خدمت ایشان شرفیاب مى‌شدند؛ زیرا در نظر مردم این پیش‌آمد پیروزى بزرگى براى اهل بیت (ع) به حساب مى‌آمد. مدتى پس از استقرار امام در مَروْ، دسته‌اى از شیعیان براى زیارت آن حضرت به محضر ایشان شرفیاب شدند. دربان و خدمتکار حضرت از آنان سؤال کرد: شما کیستید و چه مى‌خواهید؟ گفتند: ما جمعى از شیعیان امام هستیم و تقاضاى شرفیابى حضور امام را داریم. دربان گفت: منتظر باشید تا من اجازه بگیرم، سپس خدمت حضرت آمد و عرض کرد: جمعى آمده‌اند و مى‌گویند ما از شیعیان شما هستیم و مى‌خواهیم شما را زیارت کنیم. حضرت اجازه نفرمودند. دربان، پاسخ حضرت را به آنان گفت. آنان رفتند و روز دوم آمدند و همان درخواست را مطرح کردند.

باز هم حضرت اجازه ملاقات به آنان ندادند. براى روز سوم آمدند و مجدداً همان تقاضا را تکرار کردند. این بار نیز حضرت اجازه نفرموند. آنان بسیار متأثر شدند و فهمیدند تعمدى در کار است که حضرت اجازه نمى‌فرمایند. بعضى از آنان با گریه و زارى از دربان خواستند تا از حضرت سؤال کند گناهشان چیست که اجازه ملاقات نمى‌دهند. دربان مطلب را خدمت امام عرض کرد. حضرت فرمودند: چه گناهى بالاتر از اینکه آنان دروغ مى‌گویند، آنان مى‌گویند ما شیعه هستیم در حالى که صفات شیعه در آنان نیست؛ شیعیان واقعى امثال سلمان و ابوذر هستند. دربان برگشت و فرمایش حضرت را به آنان گفت. آنان گفتند: ما واقعاً شیعه هستیم و امام را دوست داریم، ما دروغ نمى‌گوییم. حضرت به دربان فرمودند: به آنان بگو شما از دوستداران و محبان ما هستید، اما از شیعیان ما نیستید. آنان گفتند: آرى، ما اهل بیت (ع) را دوست داریم و از دوستداران امام هستیم. حضرت فرمودند: حالا راست گفتند، مى‌توانند وارد شوند.

شاید اگر ما جاى آنان بودیم و سه مرتبه درِ خانه امام مى‌رفتیم و اجازه حضور نمى‌یافتیم، خسته مى‌شدیم و برمى‌گشتیم، ولى آنان، چون عاشق بودند، ایستادند و استقامت کردند تا سرّ مطلب را دریابند. حضرت به این وسیله آنان را تربیت کردند و به آنان فهماندند که صِرف داشتن محبت اهل بیت کافى نیست، بلکه محبت اهل بیت قدم اول است و نباید به آن اکتفا کرد؛ مراتبى که شیعیان در سایه انتساب به اهل بیت باید کسب کنند، بسیار بیش از این‌ها است. اگر خداى متعال لطف کرده و محبت اهل بیت را در دل ما قرار داده است، باید به خوبى از آن استفاده کنیم و در همان پله اول توقف نکنیم.
امام صادق (ع) در بیان ویژگی‌های شیعیان واقعی می‌فرمایند:

یَا ابْنَ جُنْدَبْ! اِنَّما شیعَتُنا یُعْرَفونَ بِخِصال شَتّى بالسَّخاءِ و البَذْلِ لِلاِخوانِ و بِاَنْ یُصَلّوا الْخَمْسینَ لَیْلا و نَهاراً. شیعَتُنا لا یَهِرُّونَ هَریرَ الْکَلْبِ و لا یَطْمَعونَ طَمَعَ الْغُرابِ و لایُجاوِرونَ لَنا عَدُوّاً و لایَسْأَلونَ لنا مُبْغِضاً وَ لَوْ ماتُوا جُوعاً. شیعَتُنا لایَأْکُلونَ الْجِرّیَّ و لایَمْسَحونَ عَلَى الْخُفَّیْنِ و یُحافِظونَ عَلَى الزَّوالِ و لایَشْرَبونَ مُسْکِراً. (۲)‌ای پسر جندب! همانا شیعیان ما به چند خصلت شناخته می‌شوند: به سخاوت و بخشش به برادران و به خواندن پنجاه رکعت نماز در شبانه‌روز و (به دوری از پرخاش و داد و فریاد) شیعیان ما همانند سگ زوزه نمی‌کشند و همانند کلاغ طماع و حریص نیستند و با دشمنان ما همسایگی نمی‌کنند و اگر از گرسنگی بمیرند، چیزی از آن‌ها نمی‌خواهند. شیعیان ما مارماهی نمی‌خورند و از روی کفش مسح نمی‌کشند و بر وقت نماز ظهر مراقبت می‌کنند (توجه به نماز اول وقت دارند) و شراب نمی‌نوشند.

نشانه‌هاى شیعیان

۱. گشاده دستى نسبت به برادران ایمانى
امام صادق (ع) در این روایت شریف، اولین صفت شیعیان را جود و بخشش و عدم امساک نسبت به سایر شیعیان ذکر مى‌کنند. انسان همان‌گونه که به اهل و عیالش توجه مى‌کند، باید نسبت به برادران ایمانى‌اش هم احساس مسئولیت داشته باشد. در حقوق اِخوان، که در اصول کافى هم بابى به این نام وجود دارد، آمده است: اگر کسى غلامى دارد که امور منزلش را انجام مى‌دهد و برادر ایمانى‌اش از داشتن غلام محروم است، او به عنوان حق اخوت موظف‌است غلام خودش را بفرستد تا کارهاى برادر ایمانى خود را هم انجام دهد. در جایى که حتى فرستادن غلام -که آن زمان داشتن غلام بسیار مرسوم بود - به خانه برادر دینى براى انجام کارهاى او از وظایف مؤمنانى که از این نعمت برخوردارند ذکر شده است، مسلّماً برطرف کردن نیاز برادر ایمانى و یا رفتن به ملاقات او هنگام بیمارى و یا مراجعت از سفر و... از ابتدایى‌ترین وظایف شیعیان به شمار مى‌آید. البته رعایت این‌گونه دستورات اخلاقى اهل بیت بسیار مشکل است. مثلا فرض کنید شما در خانه خود کتاب‌هایى دارید که نیاز چندانى به آن‌ها ندارید و از آن طرف، دوست شما گرفتار مشکل بزرگى شده است که احتیاج مبرم به مقدارى پول دارد، اینکه شما بروید و آن کتاب‌ها را بفروشید تا نیاز دوست خود را برطرف سازید، کار آسانى نیست.

۲. نماز ۵۱ رکعت.
اما در رابطه با بندگى خدا هم باید نشانه‌هایى در شیعیان وجود داشته باشد. ما به این دلیل نسبت به اهل بیت (ع) محبت داریم که آنان بندگان خاص و ممتاز خدا هستند؛ یعنى در عبودیت و بندگى و تقرب الى‌الله گوى سبقت را از دیگران ربوده‌اند. بنابراین کسى که خود را شیعه آنان مى‌داند، باید نشانه‌اى از این بندگى و ارتباط بیشتر با خدا در او به چشم بخورد.

یکى از نشانه‌هاى شیعیان این است که ۵۱ رکعت نماز شبانه‌روزى وى ترک نشود (۱۷ رکعت نماز واجب و دو برابر آن نماز نافله): بِاَنْ یُصَلّوا الخمسین لیلا و نهاراً؛ پنجاه رکعت نماز شبانه‌روز را بخواند. خمسین از باب تغلیب است؛ یعنى نماز پنجاه و یک رکعت را مى‌گویند نماز پنجاه رکعت.

۳ و ۴. پرخاشگر و طمعکار نبودن در عرب مرسوم است که بعضى از صفات ناپسند را به حیوانات نسبت مى‌دهند. در فرهنگ ما هم کم و بیش این مسئله وجود دارد؛ یعنى وقتى مى‌خواهند زشتى عملى را مجسم سازند، آن صفت را به حیوانى نسبت مى‌دهند. معروف است که سگ در میان حیوانات، حمله‌کننده و پارس‌کننده است؛ یعنى وقتى فرد ناشناسى را مى‌بیند به او حمله مى‌کند. این حالت سگ، نشانگر روحیه پرخاشگرى است. البته سگ‌هاى پاسبان براى همین منظور تربیت مى‌شوند که در مقابل افراد بیگانه چنین حالتى داشته باشند؛ در این حالت، از وجود این خویى که در حیوان هست به صورت صحیح استفاده شده است.

همچنین معروف است که طمع زیاد، یکى از صفات کلاغ است. این حیوان حتى اگر گرسنه هم نباشد، مواد غذایى را ذخیره مى‌کند تا در آینده از آن‌ها استفاده کند، مثلا گردو را زیاد دفن مى‌کند؛ مشهور است که مى‌گویند بسیارى از درختان گردو از گردوهایى به عمل آمده که کلاغ‌ها آن‌ها را دفن کرده‌اند. حضرت مى‌فرمایند: شیعتُنا لایَهِرُّونَ هَریرَ الْکَلبِ و لایَطْمَعونَ طَمَعَ الْغُرابِ؛ شیعیان ما مانند سگ، پرخاشگر و مانند کلاغ، طمعکار نیستند؛ یعنى نه درصدد آزار و اذیت دیگران برمى‌آیند و نه بیش از نیازشان به جمع‌آورى مال و ثروت مى‌پردازند. به کار بردن چنین تعبیرهایى براى این است که زشتى بعضى رفتار‌ها نشان داده شود تا کسانى که زمینه این‌گونه صفات در آن‌ها وجود دارد، خودشان را تزکیه کنند و نگذارند این صفات در آن‌ها رشد کرده و به صورت ملکاتى ثابت درآید. شأن شیعیان اهل بیت با روحیه پرخاشگرى و طمعکارى سازگار نیست؛ آنان باید عزت نفس داشته باشند و نسبت به مال و کار دیگران طمع نورزند.

۵ و ۶. عزت نفس در برابر دشمنان اهل بیت (ع) و دورى از آنان یکى از صفات پسندیده انسانى که اسلام هم تأکید فراوانى بر آن کرده، حالت استغنا و عزت نفس است. انسان باید تا مى‌تواند از دیگران حتى از نزدیکان و یا پدر و مادرش هم چیزى نخواهد. البته ممکن است در زندگى مواردى پیش آید که انسان حتى براى انجام برخى وظایف واجب خود به کمک دیگران نیاز پیدا کند. گاهى شبى، نیمه‌شبى گرفتارى و مشکلى براى انسان پیش مى‌آید که ناچار مى‌شود مثلا براى رساندن همسر و یا فرزند بیمار خود به بیمارستان، وسیله نقلیه همسایه‌اش را امانت بگیرد. دنیاى امروز، دنیایى نیست که انسان بتواند به تنهایى و بدون اینکه هیچ‌گونه نیازى به دیگران داشته باشد، زندگى کند؛ خواه‌ناخواه مواردى پیش مى‌آید که انسان چاره‌اى جز کمک گرفتن از دیگران ندارد. اما اینکه از چه کسانى باید تقاضاى کمک کنیم، نکته مهمى است که حضرت به آن‌اشاره فرموده‌اند: لایُجاوِرونَ لَنا عَدُوّاً و لایَسأَلون لَنا مُبغِضاً وَلو ماتوا جوعاً؛ شیعیان ما با دشمن ما همسایه نمى‌شوند و حتى اگر از گرسنگى هم بمیرند، از کسى که با ما عناد و دشمنى دارد چیزى نمى‌خواهند.

در دستورات اخلاقى اهل بیت سفارش شده است که هرچه مى‌توانید از مؤمنان و شیعیان اهل بیت کمک بگیرید و زیربار منّت فُسّاق و کسانى که با این خاندان سر و کارى ندارند، بالاخص دشمنان اهل بیت نروید. البته برقرارى رابطه و انجام معامله و یا حتى درخواست کمک از افرادى که بنا به دلایلى هنوز اهل بیت را نشناخته‌اند؛ یعنى جاهل و گمراهند، اما عناد ندارند، شاید چندان اشکالى نداشته باشد، چه بسا انسان بتواند در اثر ارتباطى که با آنان پیدا مى‌کند، کم کم آنان را هدایت کند. اما بعضى از افراد ذاتاً اهل عنادند. این‌گونه افراد در زمان ائمه تعدادشان زیاد بود. اگرچه امروزه انگیزه‌هاى عناد کمتر شده‌است، ولى به هر حال هنوز هم هستند کسانى که دشمن اهل بیت مى‌باشند. اصولا غیرت شیعیان به آنان اجازه نمى‌دهد که دست نیاز به سوى کسانى دراز کنند که دشمن اهل بیت هستند.

۷. عمل به فتاواى اهل بیت (ع) در کلیه احکام
شیعیان از همان ابتدا در یک سلسله احکام، اختلافاتى با اهل تسنن داشتند. این اختلافات که بسیار هم معروف بود، هم در عبادات، هم در خوردنى‌ها و آشامیدنى‌ها و هم در مناسکى که مسلمانان داشتند، به چشم مى‌خورد. از جمله، خوردن مارماهى مورد اختلاف شیعه و غیرشیعه بود. اهل بیت خوردن آن را حرام مى‌دانستند، در حالى که اهل تسنن به فتواى علماى خود، صید و خوردن آن را حلال مى‌دانستند. همچنین در وضو، بعضى از مخالفان شیعه مسح پا از روى کفش را بخصوص در مواقع اضطرار و سرما جایز مى‌دانستند، در حالى که شیعه از همان اوایل با این فتوا که به «مسح على الخُفّیْن» معروف است، مخالف بود. در مورد مُسکرات هم اختلافاتى بین شیعه و اهل سنت وجود داشت. البته مسلمانانِ غیرشیعه هم خوردن شراب را حرام مى‌دانستند، ولى در موارد مشتبه، مانند فُقّاع و آب‌جو که مُسکرِ بَیّن به شمار نمى‌آمدند، بین شیعه و اهل تسنن اختلاف وجود داشت؛ بسیارى از اهل سنت بر خلاف شیعه، استفاده از آن‌ها را جایز و حلال مى‌دانستند.

در آن زمان، مرسوم بود که خرما و مویز را براى مدتى خیس مى‌کردند و سپس آب آن را که مستى ضعیفى ایجاد مى‌کرد، مى‌نوشیدند. گویا اشاره حضرت در این روایت شریف به همین مسئله است که موارد فوق نیز مُسکر و حرام بوده و شیعیان ما همان‌طور که خمر را تحریم مى‌کنند و از شُرب آن اجتناب مى ورزند، از سایر مُسکرات هم هرچند درجه مست کنندگی آن‌ها ضعیف باشد، مانند آب جو و مویز، استفاده نمى‌کنند. حضرت مى‌فرمایند: شیعتُنا لا یَأْکُلُونَ الْجِرّیَّ وَ لا یَمْسَحونَ عَلَى الخُفّیْنِ و یُحافِظونَ عَلَى الزَّوالِ و لا یَشْرَبونَ مُسْکِراً؛ شیعیان ما از خوردن مارماهى امتناع مى ورزند، مسح على الخُفّین انجام نمى‌دهند، مواظب هستند که نماز ظهر و نافله‌اش را درست انجام دهند و شرب خمر نمى‌کنند.

منبع: روزنامه کیهان

انتهای پیام/

منبع : باشگاه خبرنگاران جوان | " جذاب ترین " نقشی در تولید محتوای این مطلب ندارد، مطلب منتشر شده با ذکر منبع می باشد.
۲۸ تیر ۹۸ ، ۰۵:۳۱
مدیر سایت

ترفند‌های خاص برای ترک اعتیاد دیجیتال!

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  از زمان ورود گوشی‌های هوشمند به زندگی ما کمتر از ۱۰ سال می‌گذرد. اما باز هم آن‌ها امروز به یکی از ضروریات زندگی روزانه مان تبدیل شده اند. طوری که بسیاری از ما اولین کاری که پس از بیدار شدن از خواب انجام می‌دهیم چک کردن گوشی‌های تلفن است.


بیشتربخوانید: اگر طاقت دوری از موبایل تان را ندارید، بخوانید


آن اوایل برخی‌ها معتقد بودند که با آمدن تلفن‌های همراه هوشمند، اوقات فراغت بیشتری برای آدم‌ها فراهم می‌شود و با این شرایط حال آن‌ها بهتر خواهد شد. اما حالا شرایط فرق می‌کند. چون تمام جوامعی که استفاده از تلفن همراه در آن‌ها گسترش یافته است با پدیده‌ای مواجه هستند که به آن اعتیاد دیجیتال می‌گویند. البته تعجب نکنید. چون قبل از این، یک کارشناس این موضوع را پیش بینی کرده بود. «تریستان هریس»، کارشناس طراحی گوگل چند وقت پیش گفته بود که گوشی‌های هوشمند طوری ساخته شده‌اند که اعتیادآور باشند!

ترفند‌های خاص برای ترک اعتیاد دیجیتال!

اعتیاد دیجیتال چه نشانه‌هایی دارد؟
چک کردن مداوم مطالب در شبکه‌های اجتماعی و به روز رسانی آن‌ها یا چک کردن پروفایل سایر افراد برای بیش از دو ساعت در روز از مصادیق اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی است. اما اعتیاد دیجیتال نشانه‌های دیگری هم دارد. اگر به این ۱۰ نکته گرفتار هستید شما هم یک معتاد دیجیتال هستید.

۱- اگر پس از بیدار شدن، اول گوشی تان را چک می‌کنید
۲-اگر وقتی گوشی همراه تان نیست احساس تنهاییمی‌کنید
۴-اگر گوشی تلفن تان اولویت اول را دارد
۵- اگر احوال پرسی از طریق شبکه‌های اجتماعی را به احوال پرسی حضوری ترجیح می‌دهید
۶-اگر زمان استفاده از تلفن همراه به تدریج افزایش می‌یابد
۷-اگر از هر فرصتی برای چک کردن تلفن تان استفاده می‌کنید
۸-اگر موقع غذا خوردن تلفن تان همراهتان است
۹-اگر علاقه دارید خیلی سریع به پیام‌ها پاسخ دهید
۱۰- اگر موقع خوابیدن گوشی را با خود به رختخواب می‌برید

سم زدایی دیجیتال

نشانه‌های اعتیاد دیجیتال را گفتیم و فقط مانده راه خلاص شدن از آن را بگوییم. خب اول از همه این که عادت‌های بد در طول زمان ایجاد شده اند و اصلا انتظار نداشته باشید که یک شبه برطرف شوند. پس دستورالعمل‌های زیر را بخوانید و این نکات را به حافظه تان بسپاریدتا بالاخره از دام تکنولوژی رها شوید.

برای استفاده از گوشی محدودیت بگذارید

برنامه‌ای برای خودتان تنظیم و بر اساس آن میزان استفاده از گوشی و شبکه‌های اجتماعی را مدیریت کنید. مثلا تا یک ساعت بعد از بیدار شدن، از گوشی‌تان استفاده نکنید. یا زمان صرف غذا گوشی تان را خاموش کنید. ین که چه مقدار از زمان را بدون گوشی سپریکنید خیلی مهم نیست. مهم این است که به برنامه زمانی تان وفادار بمانید.

در خواندن و پاسخ دادن به پیام‌ها تاخیر بیندازید

مطمئن باشید که اصلا لازم نیست به همه پیام ها، فورا جواب بدهید. یک یا دو زمان خاص و کوتاه در روز برای بررسی پیام‌ها و ایمیل هایتان در نظر بگیرید و خارج از آن، سراغ پیام‌ها نروید. یادتان باشد که نوتیفیکیشن شبکه‌های اجتماعی را غیرفعال کنید تا با هر پیام دچار وسوسه نشوید.

برای گوشی جایگزین پیدا کنید

اگر فکر خواهید کرد که استفاده از گوشی همراه برای شما نوعی آرامش ایجاد می‌کند، به راه‌های جایگزین دیگری برای آرامش فکر کنید. اگر به دلیل خستگی یا نگرانی سراغ گوشی می‌روید، بهتر است که روش‌های مراقبه و تن آرامی و تمرکز و ذهن آگاهی را تمرین کنید که به شما کمک می‌کنند که ارتباط بهتری با بدن و دنیای اطرافتان برقرار کنید.
روزانه چند ساعت گوشی هوشمند و شبکه اینترنت تان را کاملاً خاموش کنید

آخر هفته‌ها گوشی تان را خاموش کنید

هر از گاهی، به مدت چند روز، از دنیای مجازی به طور کامل منفک شوید.

منبع: روزنامه خراسان

انتهای پیام/

منبع : باشگاه خبرنگاران جوان | " جذاب ترین " نقشی در تولید محتوای این مطلب ندارد، مطلب منتشر شده با ذکر منبع می باشد.
۲۸ تیر ۹۸ ، ۰۵:۳۱
مدیر سایت

خالق طولانی‎ترین داستان تاریخ در نوجوانی، دنیا را چگونه می‎دید؟

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  سال ۱۸۸۶، آنتوانت فور، دختر رئیس‌جمهور آینده فرانسه، از دوست دوران کودکی خود، مارسل پروست، خواست تا پرسش نامه‌ای را در دفتری به نام «اعترافات: آلبوم ثبت افکار، احساسات و ...» پُر کند. این بازی که به نام «آلبوم اعترافات» هم شناخته می‌شد، در میان قشر‌های فرهیخته آن زمان باب بود و شامل یکسری پرسش‌های مشخص در هر صفحه می‎شد که بین دوستان صاحب دفترچه دست به دست می‌گشت و هرکس پاسخ‌های خود را در مقابل آن‌ها می‌نوشت. پروست جوان که در آن زمان حدود ۱۴ سال داشت پاسخ‌های خود را در دفتر آنتوانت فور نوشت.

خالق طولانی‎ترین داستان تاریخ در نوجوانی، دنیا را چگونه می‎دید؟

او یک بار دیگر هم در اوایل ۲۰ سالگی و پیش از آن‎که هنوز به چهره شاخص فرهنگی تبدیل شده‎باشد، در دفتری با نام «اعترافات اتاق نشیمن» به پرسش‌هایی مشابه پاسخ داد. در سال ۱۹۲۴، دو سال پس از مرگ پروست، «آندره برژِ» روانکاو، پسر آنتوانت فور، آلبوم اعترافات مادرش را از میان تلی از دفترچه‌ها پیدا و در یک مجله ادبی منتشر کرد. پس از انتشار این پرسش‌های به گفته برژ احمقانه و یادداشت ستایش‌آمیزش از پاسخ‌های نبوغ‌آمیز پروست، خود این پرسش‌ها اهمیتی نمادین یافتند.

«برنار پیوت»، روزنامه‌نگار و مجری برنامه‌های فرهنگی تلویزیونی فرانسوی، در انتهای برنامه خود این سوال‌ها را با نام «پرسش نامه پروست» از نویسندگان و روشنفکران می‌پرسید و در دهه ۱۹۵۰، نسخه‌های مشابه این پرسش نامه به همراه پاسخ نویسندگان و روشنفکران در مجلات ادبی فرانسوی چاپ شد. پس از آن هم در مجلات و برنامه‌های آمریکایی ظاهر شد و همین پرسش‌ها با اندکی دخل و تصرف، از نویسندگان و روشنفکران آمریکایی، امثال سوزان سانتاگ، جون دیدیون، فرن لیبوویتس و... پرسیده می‌شد.

تعدادی از این سوال و  جواب‎ها را بخوانید:

چه فضیلتی را نیکو می‌دانید؟

هر فضیلتی که محدود به قشری خاص نباشد؛ فضایل جهان شمول.

سرگرمی محبوبتان چیست؟
کتاب خواندن، لباس پوشیدن، نوشتن شعر، تاریخ، تئاتر.
(پاسخ شش سال پیش: عشق‌ورزی)

قهرمان داستانی محبوبتان کیست؟
قهرمانان شعر عاشقانه، آن‌هایی که بازنمودی خیالی‌اند، نه تقلیدی از واقعیت. (پاسخ شش سال پیش: هملت)

از چه چیزی بیش از همه بدتان می‌آید؟
از خصوصیات بد خودم.

دوست داشتید چه استعدادی می‌داشتید؟
اراده قوی و جذابیت مقاومت‌ناپذیر.

دوست دارید چطور بمیرید؟
انسانی بهتر از آن‎که هستم و بسیار عزیزکرده‌تر.

منبع: روزنامه خراسان

انتهای پیام/

سوال و جواب های جالب از خالق طولانی‎ترین داستان تاریخ 

منبع : باشگاه خبرنگاران جوان | " جذاب ترین " نقشی در تولید محتوای این مطلب ندارد، مطلب منتشر شده با ذکر منبع می باشد.
۲۸ تیر ۹۸ ، ۰۵:۳۱
مدیر سایت

در سکوت و با کیفیت کار کنید!

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  تقریبا همه کسانی که کار می‌کنند، دل‌شان می‌خواهد پیشرفت کنند، نتیجه کارشان دیده شود و تحسین شوند. اما این مسیر، همیشه هموار نیست و راه ترقی، خیلی وقت‌ها به آسانی طی نمی‌شود. اگر تازه‌کار هستید و در محیط کارتان فضای رقابتی برای بیشتر دیده شدن حاکم است، خواندن این مطلب می‌تواند کمک‌تان کند که حرفه‌ای رفتار کنید و در دام رفتار‌های ناشیانه و نمایشی نیفتید.

در سکوت و با کیفیت کار کنید!


بیشتر بخوانید: ۸ راهکار طلایی برای پولدار شدن


گاهی وقت‌ها شرایط جامعه و محیط‌های کاری ممکن است ما را به سمت راه‌هایی برای نمایش نادرست کارهای‌مان سوق دهد به نحوی که کارمان را بیشتر از آن چه هست نشان دهیم؛ ممکن است به این منظور شروع به تظاهر کنیم. گاهی بیشتر ماندن در محیط کار و مشغول شدن به کار‌های غیرضروری، وانمود به کار کردن یا گفتگو‌های غیرضروری و غیرتخصصی با افراد مختلف، به این دلیل است که به ما گفته‌اند سعی کنید در معرض افراد مهم سازمان باشید!

دلیل رفتار‌هایی از این قبیل این است که کار‌های فوق، پاداش‌های مادی و معنوی به همراه دارد و عمدتا نتیجه فرهنگ نادرست سازمانی است که کیفیت عملکرد را قربانی می‌کند. توصیه ما این است که کارتان را انجام دهید و سعی کنید بهترین عملکرد خود را داشته باشید، بی‌شک موفقیت‌ها به سمت شما خواهد آمد. البته که پذیرش این دیدگاه نیاز به صبوری و تامل دارد و کار دشواری است.

سخت‌کوشی واقعی در کار، مخاطب خودش را دارد و قطعا بالاخره در هیاهو‌های مختلف، نتیجه تلاش‌هایتان دیده می‌شود بنابراین بهتر است وقت خود را بر توانایی‌های اصلی و نقاط قوت‌تان متمرکز کنید و انرژی‌تان را صرف نمایش کارتان نکنید.

نکته قابل توجه دیگر در این باره این است که جدای از عنوان شغلی، حضور در جلسات مهم، درآمد یا پاداش، حضور در یک گروه و سازمان معتبر، خود نشان‌دهنده ارزشمند بودن شما برای آن شرکت است و چه بهتر که به جای فکر کردن به حاشیه‌های کاری به کیفیت کار و ارزشی فکر کنید که خلق می‌کنید چراکه بقیه موارد محصول جانبی خواهد بود.

نکات خوبی که می‌توانید به جای ارتقای شغلی از خودتان بپرسید این است که «چه کار‌هایی می‌توانم برای رضایت بیشتر مشتریان سازمان انجام دهم؟» یا «چه مهارت‌هایی باید یاد بگیرم تا بتوانم در کارم اثربخشی را افزایش دهم؟»

توصیه نهایی این که تمرکزتان را بر بزرگ‌ترین سرمایه شغلی خود که توانایی شماست قرار دهید و به حاشیه‌های موجود نپردازید، در این صورت در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، در سازمان خود مسیر رشد و پیشرفت را به درستی طی خواهید کرد و در صورتی که به دست تقدیر شرکت‌تان به کار خود ادامه ندهد یا به هر دلیلی امکان همکاری مشترک نداشته باشید، می‌توانید به خوبی مسیر حرفه‌ای خود را طی کنید. برای همه نتیجه گرفتن‌ها صبور باشید و با شکیبایی به ثمر نشستن تلاش‌تان را نظاره کنید.

منبع: روزنامه خراسان

انتهای پیام/

چگونه در محیط کار درگیر دام رفتار‌های ناشیانه و نمایشی نشویم؟

منبع : باشگاه خبرنگاران جوان | " جذاب ترین " نقشی در تولید محتوای این مطلب ندارد، مطلب منتشر شده با ذکر منبع می باشد.
۲۸ تیر ۹۸ ، ۰۵:۳۱
مدیر سایت
با عنایت به اینکه سایت «جذاب ترین» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع مطلب و کاربران است. (قانون تجارت الکترونیک) «جذاب ترین» نقشی در تولید محتوای خبری ندارد و مطالب این سایت، بازنشر اخبار پایگاه‌های معتبر خبری است.