حسین رضوانمدنی در گفتوگو با تسنیم، اظهار داشت: ساعت یک نیمه شب از غرب کشور تماس گرفتند که منافقان وارد اسلامآباد شدهاند در حالی که رسیدن منافقان به این منطقه برای هیچکس باورپذیر نبود.
وی عنوان کرد: همان موقع شهید شوشتری به صورت شبانه با هواپیما به همدان آمد زیرا هواپیما در کرمانشاه فرود نمیآمد و بعد از آن شهید شوشتری در گردنه چهارزبر مستقر شد. فردای همان روز من و چند نفر دیگر از فرماندهان مجوز برای جمعآوری نیروهای پشتیبانی و مقابله با منافقان را دریافت و از سمت امامزاده محمد حرکت کردیم و ساعت چهار صبح از سمت سراب به میدان فردوسی رسیدم.
این فرمانده دفاع مقدس افزود: در همان لحظه رسیدن به میدان فردوسی عدهای جوان را دیدم که زیر چراغهای برق ایستادهاند اما چهره آنها شبیه به رزمندگان نبود و متوجه شدم از شهروندانی هستند که با پیامهای رادیویی منافقان متوجه حضور آنها شده بودند و منتظر بودند با رسیدن منافقان به آنها بپیوندند و مسلح شوند و در نهایت همراه آنها به همدان و تهران بروند و پایتخت را به تصرف خود درآورند. ساعت پنج و موقع اذان صبح به مقر یگان خود رسیدم و نیروها را از خواب بیدار کردم و بعد از اقامه نماز صبح همه مسلح شدند و به سمت گردنه چهارزبر حرکت کردیم.
رضوانمدنی با اشاره به اینکه سه برادر و شوهر خواهرش در دفاع مقدس به شهادت رسیدهاند گفت: برادر سومم شهید حاج حشمتالله از فرماندهان یگان موشکی سپاه بود و به دلیل آموزش دیدن در دورههای تخصصی از حضور در جبهه ممنوع شده بود. برادرم که با دیدن اوضاع مرصاد با عنوان مرخصی نه به عنوان رزمنده 48 ساعت از تهران مرخصی گرفته بود با یگان ما تماس گرفت و به ما پیوست. آن شب در گردنه چهارزبر درگیری مختصری با منافقان اتفاق افتاد و فردا شب عملیات مرصاد آغاز شد و به سمت منافقان حملهور شدیم.
این فرمانده عملیات مرصاد با اشاره به اینکه تمام مسیر از گردنه چهارزبر تا اسلامآباد غرب جنازه افتاده بود و این مسیر آزاد شد گفت: بعد از وارد شدن به اسلامآباد غرب به پادگان الله اکبر رفتیم که از نبود منافقان در آنجا مطمئن شویم و در نهایت پاکسازی شد.
وی افزود: حدود ساعت 12 و یک نیمه شب به سمت گردنه چهارزبر برگشتیم زیرا مقر ستاد در آنجا بود و همراه با برادرم حاج حشمتالله از شدت خستگی در آمبولانس استراحت میکردیم که حدود اذان صبح با بیسیم به من اطلاع دادند که به سرعت نیروها را به سمت کرندغرب ببریم زیرا آنجا جنگ و گریز اتفاق افتاده بود و منافقان برای فرار خود تمام مردم شهر و روستای کرندغرب را یکی پس از دیگری به شهادت میرسانند و از ما خواستند جلوی این خونریزی را بگیریم.
رضوانمدنی گفت: در طول مسیر تعدادی از نیروهای انتحاری در جاده ایستاده بودند که مانع از حرکت ما شوند و هر چند کیلومتر یکبار درگیر میشدیم اما در نهایت به کرندغرب و پل ماهی رسیدیم.
وی با بیان اینکه قبل از پل ماهی روستایی با عنوان حبیبوند وجود دارد که نیروها را آنجا جمع کردم عنوان کرد: چون منافقان ارتفاعات را گرفته بودند و بر جاده مسلط بودند با تیر و بمباران به راحتی میتوانستند نیروهای ما را هدف بگیرند.
رضوانمدنی با اشاره به اینکه پنج نفر از جمله شوهر خواهر و برادرم به سمت جلوتر و پل ماهی حرکت و آن را منفجر کردیم که هیچ خودرویی نتواند از روی آن عبور کند گفت: اطراف پل ماهی چمن بود که منافقان مینهای سبزرنگ همرنگ با چمنها در آن اطراف کاشته بودند که شوهر خواهر من متوجه این موضوع شد.
وی افزود: من برگشتم که نیروها را به سمت ارتفاعات قلعهشاهی هدایت کنم و اجازه ندهیم که وارد سرپلذهاب شوند و در این زمان تنها یگان حاضر در آن منطقه یگان ما بود و منافقان بر ما مسلط بودند. در همان موقع یک توپ در یگان ما شلیک کردند و دست شوهر خواهر من قطع شد و ما آن را با چفیه بستیم که خونریزی قطع شود اما تصمیم گرفتم آمبولانس را برای انتقال ایشان به عقب خبر کنم.
این فرمانده دفاع مقدس با بیان اینکه آمبولانسها 300 تا 400 متر از ما فاصله داشتند و آتش دشمن نیز سنگین بود افزود: در نهایت به یک آمبولانس رسیدم که متعلق به یگان ما نبود و چهار شهید داخل آمبولانس روی هم افتادهاند.
رضوانمدنی با اشاره به اینکه بعد از اذان ظهر منافقان به عراقیها ملحق شده بودند و عملیات مرصاد به پایان رسید و گویی جنگی رخ نداده است گفت: بعد از آن خانواده را از شهادت شوهر خواهر و برادر سومم مطلع کردم و شهدا را تحویل معراج شهدا دادیم.
وی با اشاره به جنایات منافقان در استان کرمانشاه از جمله شهادت 32 نفر از خبازان بیان کرد: تعدادی از نیروهای جهاد سازندگی برای رزمندگان نان میپختند و چندین نانوایی در منطقه مستقر بودند و منافقان تعدادی از آنها را اعدام کردند و به شهادت رساندند و زمانی که به بیمارستان اسلامآباد غرب نیز رسیدند اینچنین اقدامی را باز هم انجام دادند.
رضوانمدنی با بیان اینکه منافقان قصد داشتند به راحتی از تنگه چهارزبر عبور کنند گفت: برای این کار در ابتدا یک ماشین حامل تیربار کاتیوشا به عنوان جلودار همه را تیربار میکرد که نیروهای ما این ماشین را مورد هدف قرار دادند و چنانچه این خودرو و دو نفر سوار آن از گردنه عبور میکردند تمام نیروهای منافقان پشت سر آنها وارد کرمانشاه میشدند. قدم به قدم از تنگه چارزبر تا اسلامآباد غرب جنازه افتاده بود و بیش از 1700 نفر در این مسیر جنازه افتاده بود و به درک واصل شده بودند.
وی با اشاره به اینکه منافقان قابل این حرفها نیستند که بخواهند کاری انجام دهند گفت: آن زمان که هیچ کشوری به ما اسلحه نمیداد و کشورهای بسیاری طرف صدام بودند نتوانستند کاری از پیش ببرند و اکنون که مقابل آمریکا ایستادهایم و ترامپ به زانو و تمنا افتاده است منافقان در حدی نیستند که کاری انجام دهند و در واقع قطرهای در دریا محسوب میشوند.
رضوانمدنی با بیان اینکه آن زمان که ما در ضعف بودیم باز هم به پیروزی در مرصاد دست یافتیم اما اکنون بزرگترین قدرت خارمیانه محسوب میشویم افزود: امروز رهبر انقلاب با قدرت مقابل امریکا ایستاده و همه ما پیرو فرمایشات ایشان در مقابل کفر میایستیم و تا زمانی که پرچم اسلام را در سراسر گیتی به اهتزاز در نیاید این جنگ ادامه دارد و تا وقتی که کفر وجود دارد مبارزه نیز وجود دارد.
وی با اشاره به اینکه عده اندکی از روی ضعف به دنبال خودنمایی هستند که تنها مکانی برای ماندن داشته باشند گفت: مردم در تمام دورانها و در راهپیماییهای مختاف بودهاند و چنانچه مقام معظم رهبری دستور دهند تمام مردم در خلیج فارس جمع میشوند و در مقابل آمریکا میایستند.
رضوانمدنی با اشاره به نقش بسیار مؤثر شهید صیاد شیرازی در عملیات مرصاد و مورد هدف قرار دادن مقر منافقان و فلج کردن آنها بیان کرد: مردم در عملیات مرصاد که موضوع حفظ جان و ناموس مطرح بود بدون اسلحه و امکانات میجنگیدند و همه از پیر و جوان رزمنده بودند بنابراین بسیاری از شهدای این عملیات نیز از مردم عادی بودند که با دستان خالی با منافقان جنگیدند.
حسین رضوان مدنی سه برادر و یک داماد خود را در دوران دفاع مقدس از دست داده است و این رزمنده در چند ماه آخر جنگ به عنوان فرمانده تیپ مستقل پدافند شیمیایی 23 نصرت فعالیت میکرد.
منبع : جامعه خبری تحلیلی الف | " جذاب ترین " نقشی در تولید محتوای این مطلب ندارد، مطلب منتشر شده با ذکر منبع می باشد.