فرهیختگان نوشت: حالا که قرار است حامد زمانی در قامت یک آدم مشهور تمایزخواه از بقیه جلوهگری کند و رفتارها و حرفهایش شبیه سلبریتیها شود، شاید بهتر باشد ما هم او را متناسب با همین فرهنگ شهرتطلبی، در جایگاه متناسب با خود این فرهنگ بنشانیم.
یک سلبریتی غیر از هایوهوی چیزی نیست و با همین هایوهوی میتواند خودش را بهعنوان موجودی که از دیگران تمایز و فاصله دارد، معرفی کرده و این تمایزجویی را هم به امری ضروری تبدیل کند. اصلا سلبریتیای که از دیگران تمایزی نداشته باشد، دیگر سلبریتی نیست و مبتنیبر همین قاعده است که اگر چیزی بخواهد این تمایز و فاصله را کم کند، به هویت سلبریتی ضربه زده است؛ چیزی شبیه به برخورد قانونی که ممکن است پلیس با یک سلبریتی انجام دهد. چیزی شبیه همین اتفاقی که چند روز پیش رخ داد. قانون به تمایزجویی یک خواننده سلبریتی ضربه زده بود و با او همان رفتاری را کرده بود که با هر شهروند متخلف دیگری باید میکرد. واکنش آقای خواننده چه بود؟
بهتر است ابتدا ماجرا را از زبان سردار حسن مهری، رئیسپلیس فرودگاههای کشور بخوانیم: «ساعت ۷:۴۵ روز پنجشنبه، سوم مردادماه فردی بهنام حامد زمانی بههمراه فرد دیگری برای پرواز به مقصد کرمان وارد فرودگاه مهرآباد شد که ماموران گیت ورود پس از بازرسی کیف فرد همراه این خواننده متوجه وجود ادوات ممنوعه شده و آن را متوقف کردند. این خواننده ضمن حمایت بیمورد از فرد مجرم، در انجام وظایف پلیس دخالت و حتی اقدام به فیلمبرداری غیرقانونی از اقدامات پلیس فرودگاه کرد که ماموران پلیس متوجه این موضوع شدند و گوشی تلفن همراه وی را ضبط کردند.»
سوال؟ حامد زمانی برای چه و کجا فیلمبرداری میکرد؟ کاری شبیه آنچه فرهاد مجیدی، فوتبالیست مشهور، اسفندماه پارسال انجام داد و فیلم کوتاهی از جدال لفظیاش با مامور راهور را منتشر کرده بود. مجیدی فکرش را هم نمیکرد که انتشار این فیلم و برخورد خارج از عرفش با ماموری که به وظیفه قانونی خود عمل کرده بود، با واکنش اغلب کاربران فضای مجازی و رسانهها همراه باشد. مجیدی از کوره در رفته بود چون با او همان برخورد قانونی شده بود که با افراد عادی جامعه میشد. بار دیگر برگردیم به جنجال تازه خواننده موسیقی پاپ، حامد زمانی. او بهتازگی در گفتوگویی ویدئویی در توجیه رفتارش مدعی شده ماموران پلیس او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند، ادعایی که سخنگوی نیروی انتظامی آن را رد کرده است.
سردار احمد نوریان درمورد اینکه پلیس به حامد زمانی شوکر زده و او را مورد ضرب و شتم قرار داده است، گفت: «چنین مسالهای نبوده و شوکر و ضرب و شتم نبوده است. در فیلمهایی هم که وجود دارد ایشان در حال داد و فریاد زدن سر ماموران پلیس است، در حالی که ماموران در حال انجام وظیفه خود براساس قانون بودند.»
یک سوال دیگر؛ برخی رسانهها که در مقابل رفتار زننده فرهاد مجیدی با پلیس یا همچنین نسبت به فیلم و عکسهایی که برای مسیح علینژاد میفرستند، واکنش صریح نشان میدهند و آن را مصداق جرم و خدشه به نیروی انتظامی و قانون جمهوری اسلامی عنوان میکنند، چرا نسبت به اقدام و توهین حامد زمانی به مجریان قانون سکوت کردهاند؟ آیا بخشی از این انفعال، بهدلیل ملاحظاتی است برآمده از ژستهای این خواننده و اینکه حامد زمانی خودش را بهعنوان خواننده جریان انقلاب معرفی کرده است؟ مگر اینگونه نیست که باید نسبت به خطاهای محرز فردی که مدعی جریان انقلاب است، نقد و برخورد جدیتری صورت گیرد؟ یادمان نرود جنس حامد زمانی با دیگر سلبریتیها هیچ فرقی که ندارد، هیچ، گویا این حس تمایزجویی او از مردم بهنسبت دیگر سلبریتیها بیشتر هم شده و رفتار اخیر او نشان میدهد برای خودش حساب ویژهای جدا از دیگران نیز قائل است تا حدی که برای توجیه رفتارش از ترانههایش مایه گذاشته و در بخشی از همان مصاحبه تصویری به شکلی غلوآمیز درمورد رفتار پلیس گفته است: «پلیس با مشت توی سرم میکوبید و میگفت «عمار داره این خاک!».»
یکبار دیگر فرآیند رشد و شهرت حامد زمانی را مرور کنید؛ در برههای، حامد زمانی با استفاده از مضامینی وامگرفته از جریان انقلابی، به شهرت رسید و تبدیل به سلبریتیای شد که در جهان خود سلبریتیها هم متمایز بود. حالا که قرار است حامد زمانی در قامت یک آدم مشهور تمایزخواه از بقیه جلوهگری کند و رفتارها و حرفهایش شبیه سلبریتیها شود، شاید بهتر باشد ما هم او را متناسب با همین فرهنگ شهرتطلبی، در جایگاه متناسب با خود این فرهنگ بنشانیم.
منبع : جامعه خبری تحلیلی الف |
" جذاب ترین " نقشی در تولید محتوای این مطلب ندارد، مطلب منتشر شده با ذکر منبع می باشد.